اصطلاح تحقیق و توسعه (به انگلیسی R&D، همچنین تحقیق و توسعه فنی یا تحقیق و توسعه فناورانه، و در اروپا RTD) عبارت است از رشته فعالیتهای مشخصی در یک کسب و کار. به گفتهٔ سازمان همکاری اقتصادی و توسعه به «کار خلاقانهای گفته میشود که به طور سیستماتیک انجام میشود تا به دانش موجود بیفزاید و این دانش را برای ابداع کاربردهای تازه بهکارببرد.» دسته بندی فعالیت های تحقیق و توسعه از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است، اما در مجموع شامل دو مدل اصلی می شود. در یک مدل، وظیفه اصلی یک گروه تحقیق و توسعه، توسعه و دستیابی به محصول جدید است؛ در مدل دیگر، وظیفه اصلی گروه تحقیق و توسعه عبارت است از، ساخت و کشف دانش نوین پیرامون عناوین علمی و فناورانه به منظور توسعه ی محصولات، پروسه ها و خدمات ارزشمند و جدید. در اکثر فعالیتهای یک شرکت بازدهی سریع سود یا بهبود سریع در عملکردها ، با هدف تسریع در بازگشت سرمایه گذاری معمولا مورد انتظار است، اما این موارد درباره هیچ کدام از مدلهای ذکر شده از تحقیق و توسعه، صدق نمی کنند. عموما مهندسین، کادر پرسنلی در مدل اول تحقیق و توسعه را تشکیل می دهند، در حالی که در مدل دوم تحقیق و توسعه، غالبا دانشمندان صنعتی مشغول به فعالیت می شوند. فعالیتهای تحقیق و توسعه توسط شرکتهای خصوصی یا موسسات وشرکتهای دولتی انجام می پذیرند.
طراحی و توسعه محصول جدید معمولا یک عامل بسیار مهم در بقای یک شرکت به شمار می آید. در صنایعی که دارای تحولات سریع هستند، شرکتها می بایست طراحی ها و میزان محصولاتشان را به صورت پیوسته گسترش دهند. تغییرات پیوسته در فناوری، حضور رقبا و اولویت های در حال تغییر مشتریان، این گسترش را اجتناب ناپذیر کرده اند. یک شرکت بدون برنامه تحقیق و توسعه، اگر می خواهد که از قافله عقب نماند، می بایست بر اتحاد استراتژیک، تملک و شبکه های کاری تکیه کنند.
سیستمی که بر پایه بازاریابی حرکت می کند، تمرکز آن بر روی نیاز بازار است. اما سیستمی که فعالیت های آن بر پایه تحقیق و توسعه صورت می گیرد، بر روی نیازی که تاکنون برآورده نشده، متمرکز می شود.
عموما، فعالیت های تحقیق و توسعه توسط واحدها یا مراکز تخصصی وابسته به یک شرکت هدایت می شوند، یا می تواند به صورت قراردادی به شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاهها برون سپاری شوند. در زمینه تجارت، "تحقیق و توسعه" معمولا به فعالیت های آینده گرا و بلند مدت در حوزه های علوم و تکنولوژی اطلاق می شود. در آن از روش های متداول در تحقیقات علمی استفاده می شود با این تفاوت که هدف گیری به سمت نتایج از پیش تعیین شده تجاری است.
برخی معیارهای مشترک برای سازمان های تحقیق و توسعه عبارت است از: بودجه، تعداد ثبت اختراعات یا میزان مقالات تخصصی منتشر شده آنها.
در ایالات متحده، نرخ متداول تحقیق و توسعه برای یک شرکت صنعتی حدود 3.5 درصد از درآمد آن شرکت است که به این معیار اصطلاحا "غلظت تحقیق و توسعه" می گویند. این مقدار برای یک شرکت فناوری پیشرفته مثل سازندگان قطعات کامپیوتری در حدود 7 درصد است. گرچه شرکت Allergan (یک شرکت بیوتکنولوژیکی) با سرمایه گذاری 43.4 درصد در صدر جدول قرار می گیرد، با این حال هرگونه سرمایه گذاری بالای 15 درصد قابل توجه محسوب می شود و شرکت را در زمره شرکت های "فناوری عالی" قرار می دهد. برخی شرکت های حاضر در این دسته بندی عبارتند از: شرکتهای صنایع داروسازی مثل Merck & Co.، 14.1 درصد یا Novartis ، 15.1 درصد و شرکتهای مهندسی مانند Ericsson ، 24.9 درصد. این دست از شرکتها به خاطر پرداخت چنین هزینه های غیر معمول، غالبا دارای ریسک اعتباری می باشند.
عموما، اینچنین موسسات فقط در بازارهایی که با تقاضای فزاینده مشتریان روبرو هستند، از قبیل دارو، تجهیزات علمی، سازوکارهای ایمنی-حیاتی (مانند هواپیما) یا فناوری پیشرفته تسلیحات نظامی، می توانند به موفقیت دست یابند. نیازهای مفرط، ریسک بالای خطا و متعاقبا میزان بالای سود ناخالص در حدود 60 تا 90 درصد درآمدها را توجیه می کند. از آنجایی که خیلی از پروژه های سفارشی، هیچ محصول قابل بهره داری به ثمر نمی رسانند، بنابراین سود ناخالص تقریبا به میزان 90 درصد از هزینه های فروش، با هزینه تولید فقط 10 درصد از قیمت فروش محاسبه می شود. این رقم برای اکثر شرکتهای صنعتی در حدود فقط 40 درصد از درآمدهاست.
از زاویه تکنیکی، سازمان های صاحب فناوری پیشرفته همواره به دنبال راه حل هایی می گردند تا به منظور مستهلک کردن سربارهای زیاد خود ، از فناوری های پیشرفته که در اختیار دارند به صورت چند منظوره و مداوم استفاده نمایند. آنها اغلب فرآیندهای پیشرفته تولید، گواهی نامه های گران قیمت ایمنی، نرم افزارهای تعبیه شده تخصصی، نرم افزارهای طراحی کامپیوتری، طرحهای الکترونیکی و زیرسامانه های مکانیکی را دوباره و دوباره به کار می گیرند.
تحقیقات نشان می دهد که شرکتهایی که راهبرد تحقیق و توسعه پایداردارند، نسبت به آن دسته از شرکت هایی که برنامه سرمایه گذاری در حوزه تحقیق و توسعه ندارند و یا برنامه نامنظمی دارند، به مراتب عملکرد بهتری دارند.
کسب و کار
تحقیق و توسعه کنونی، هسته مرکزی دنیای کسب و کار نوین است. تصمیمات اصلی در شرکتها بر پایه تحقیق و توسعه گرفته می شوند.
از آنجایی که سطح رقابت ها، متدها و فرآیندهای تولید با سرعت فزاینده ای در حال گسترش هستند، بنابراین در مقوله کسب و کار، تحقیق و توسعه از درجه بالایی از اهمیت برخوردار می شود. این موضوع در حوزه بازاریابی یعنی جایی که شرکت ها به منظور همگامی با گرایشهای نوین بازار مصرف و همچنین تحلیل نیازمندیهای مصرف کنندگان، چشمان تیزبین خود را بر روی رقبا و مشتریان متمرکز می کنند، دارای اهمیت ویژه می شود.
همانگونه که از تعریف پژوهش برمی آید، محقیقین از ابتدا نمی دانند که دقیقا چطور به نتایج مطلوب خود دست یابند و متاسفانه این امر، مدیریت تحقیق و توسعه را بسیار دشوار می کند. به عنوان نتیجه، می توان گفت که هزینه کرد بیشتر برای تحقیق و توسعه، "خلاقیت بیشتر، سود بالاتر و یا سهم بازار بزرگتری" را ضمانت نمی کند.
مزیت تحقیق و توسعه
در مجموع، مشخص شده است که یک رابطه مثبت و مستقیم بین تحقیق و توسعه، و بهره وری شرکت در تمام بخشها وجود دارد، اما این رابطه مثبت در شرکتهای با فناوری پیشرفته به مراتب قوی تر از شرکتهای با فناوری پایین است.با این حال مطالعات نشان از آن دارند که تحقیق و توسعه صورت گرفته توسط فناوریهای پایین، تاثیرات کوچک اما با اهمیتی را بر روی دیگر بخشهای بازار عرضه و تقاضا داشته اند.
مطلب آینده: درباره واحد آموزش، تحقیقات و توسعه سازمان مردم نهاد عصر دانش و آگاهی بیشتر بدانید